همسفران پاک سرشت و مهربان درود؛ امدن ماه
مبارکمبارک باد.ارزومندیم با عشقو پیوند محبتی که در کنگره ۶۰ دیده ایم یکدیگررا
در دعا و امرزش ماه مبارک فراموش نکنیم که حرمت و معجزه ماه مبارکرا در کنگره بخوبی
درک کرده ایم.
هفته گذشته بر پایه تاکید و اموزش (جهان
بینی کنگره ۶۰ ) بوده است .موضوعی بسیار با ارزش در سفر من همسفر که با اموزش دیدن
در زمینه جهان بینی یاد میگیرم انسانی در صلح و مهربانی با خود ،خانواده٫جهان هستی
باشم.زیرا ما همسفران دیگر به اگاهی رسیده ایم حضور موثر ی در زندگی مسافران خود داریم
که اگر انها با جسم و روان در سفر اول در گیر قطع مواد و درمان خود هستند ما همسفران
از ابتدا با ضلع دیگر که همان جهان بینی هستدرگیر هستیم و اسیب دیده اماده ترمیم و اموزش هستیم.
در این مقاله به بررسی جهان بینی ۱و ۲ در
کنگره و تعریف کلی جهان بینی خارجاز کنگره اشنا می شنویم زیرا اگاهی در این زمینه
مارا با درستی و حقانیت کنگره بیشتر اشنا می کند و قدردان این مکان خواهیم بود که مانند
دانشگاهی درجه ۱ در سطحی بالا مفاهیم مهم معنوی رشد انسانی را اموزش میدهد (جهان بینی)
؛
آنچه ما نسبت به كل هستی (جهاندرون و
جهانبیرون) برداشت ، ادراك، دریافت و احساس
مینماییم ، جهانبینی نام دارد.
جهانبینی درون شامل : ادراك و احساس و
. . . ما نسبت به خودمان است و جهانبینی بیرون شامل : ادراك و
احساس ما نسبت به تمام هستی است .
مساله جهانبینی و سفر در كنگره 60:
این مقوله اولین بار در كنگره 60 به عنوان
یكی از پارامترها یا مؤلفهای درمان اعتیاد مطرح شد . یكی از اضلاع مثلث درمان اعتیاد،
كه شامل جسم ، روان و جهانبینی است مربوط به مقولة جهانبینی میباشد .
بر اساس اعتقاد كنگره 60 ، برای درمان بیماری
اعتیاد لازم است تا هر سه مؤلفة فوق به تعادل برسد.
در نوشتارهای كنگره 60 آمده است : برای
به تعادل رسیدن جسم و روان كه همانند سوار و سواركار هستند 11 ماه و برای جهانبینی
مدتی غیر قابل پیشبینی وقت لازم است . در این نوشتار ما در پی كاوش و بررسی مقولة
جهانبینی هستیم تا بتوانیم مثلث درمان را به شایستگی رسم نماییم.
اقای امین دژاکام در جهان بینی ۲ اینگونه
توضیح می دهند؛قوانین بازی:
برای اینكه وارد یك بازی شویم گام اول فراگیری
قوانین آن بازی است مثلا در بازی شطرنج حركت مهره ها در بازی الك دولك یاركشی و تعیین
زمین بل گرفتن پرتاب چوب و فرقی نمی كند چه بازی باشد گام اول یاد گیری قوانین است . شاید این قسمت كمی خشك باشد، ولی وقتی وارد بازی
شدیم، وضعیت به گونهای دیگر میشود. حال فرض كنیم كه قسمت اول را حذف نموده
، نادیده بگیریم. اگر همینطوری وارد بازی شویم ، بدون فراگیری قوانین بازی، برای همبازیهای
خود مشكل درست میكنیم و خودمان هم كلافه میشویم ویا از خودمان قانون در میآوریم
وبه طور قطع قوانین را زیر پا میگذاریم .
اگر حریفان رندی داشته باشیم سرمان كلاه
میرود و خلاصه اینكه شلم شوربا میشود . بازی لذتبخش و مفرح برایمان تبدیل به كاری
بیهوده ومزخرف میشود.حالا برویم سر زندگی خودمان
این زندگی ما هم شبیه یك بازی بزرگ وگسترده
است. وقتی قوانین بازی را بلد نباشیم نمیتوان انتظار چندانی داشت . ما در كنگره
60 معتقدیم تمام مشكلات و بیچارگی ما در زندگی زیر سر همین قسمت است. یعنی ما به دلیل
اینكه قوانین زندگی كردن را نمیدانیم مدام خطا میكنیم وبرای خود و سایرین مشكلات
درست میكنیم.
در جهان بینی ما به دنبال فراگیری قوانین
زندگی هستیم .؛
جهان بینی بصورت کلی اینگونه تعریفشده
است:
جهانبینی عبارتست از نگرش انسان به هستی
و توجیه و تبیین آن در رابطه با انسان. به عبارت دیگر دید کلی که انسان از جهان هستی
دارد و بر اساس آن به تعبیر و تفسیر آن میپردازد، جهانبینی نامیده میشود و به طور
کلی برداشت کلی انسان از جهان هستی را جهانبینی او میگویند. به صورت دیگر جهانبینی
یک سلسله اعتقادات و بینشهای کلی هماهنگ درباره جهان و انسان و به طور کلی درباره
هستی میباشد. جهانبینی در واقع قسمتی از هستیشناسی میباشد و عناصر آن عبارتند:
الف: توجیه جهان هستی ب: توجیه انسان ج: رابطه انسان با هستی
جهانبینی به معنی جهانشناسی است نه جهان
احساسی و به مسئله معروف شناخت مربوط میشود، شناخت از مختصات انسان است بر خلاف احساس
که از مشترکات انسان و سایر جانداران است، لذا جهانشناسی نیز از مختصات انسان است
و به نیروی تفکر و تعقل وابستگی دارد. جهانبینی نوع برداشت و طرز تفکری که حذف یک
مکتب درباره جهان و هستی عرضه میدارد زیر ساز و تکیه گاه فکری آن مکتب به شمار میرود،
این زیر ساز و تکیه گاه اصطلاحا جهانبینی نامیده میشود. همه دینها و آیینها و همه
مکتبها و فلسفههای اجتماعی متکی به نوعی جهانبینی بوده است.
در اخر هدف جهانبینی در کنگره ۶۰ اموزش برای به تعادل رساندن، مسافران وهمسفران زیر سایه قدرت مطلق است.که این جهان با عنایت و مشیت الهی نگهداری می شود؛ اگر لحظه ای عنایت الهی از جهان گرفته بشود نیست و نابود می گردد.هیچ چیزی نابجا و خالی از حكمت و فایده آفریده نشده است و زیرسایه حق است.
همچنین انسان دارای شرافت و كرامت است.
دنیا و آخرت نیز به یكدیگر پیوسته است. بطوری كه رابطه این دو نظیر رابطه مرحله كشت
و مرحله برداشت محصول است.
در کتاب ۶۰ درجه اقای مهندس دژاکام می
فرمایند:
به جهت فرمان ،نوری باشیم که خداوند می
خواهند.
نگارنده:همسفرلادن(لژیون خانم لیلا)
درباره این سایت